.:اشک قلم


(تقدیر الهی)

مادری در بوستانم همچو مرغی می پرید
بال خود بگشوده و ناز مرا  او می خرید

گاهگاهی که نفس در سینه ام جا مانده بود
نای جان درسینه و در جسم وجانم می دمید

لامروت در پی اش مرغ اجل افتاده بود
مادر من می رمید .دنبال او چون می دوید

سروِ زیبایِ بلندم واژگون شد عاقبت
قامتِ چون سروِ مادر چون کمانی می خمید

بخت بیچاره چرا اینگونه همراهم شده
پای بر قلبم نهاد و  سینه ام را می درید

بارالها مانده ام در حکمتِ تقدیر خود
مرغ تقدیرم مگر خون از دل من می چشید

نیش مارِ جعفری  بر قلب (ژولیده) نشست
تا که جسم مادرش افتاده او اینگونه دید

#_کیهان_ژولیده_انارکی

مدیر امور فرهنگی آستان مقدس زیارتگاه شاه چراغ شهر انارک

تقدیم به روح پاک و ملکوتی مادر آسمانی
بانو یزدانی .مادر شهید والا مقام مسعود .امیدوارم در روز محشر شفاعت ما بنمایند